نظر گادامر در باب تأثیر پیشداوری و تاریخمندی بر فهم

thesis
abstract

چنانکه از عنوان رساله پیداست دغدغه ی من دو مفهوم اصلی در هرمنوتیک فلسفی گادامر است؛ یعنی پیشداوری و تاریخمندی. بعلاوه تمام تلاش بر این بود که این دو مفهوم از عصر روشنگری تا آنجا که در هرمنوتیک گادامر نقشی محوری می یابند دنبال شوند. پیشداوری واجد دلالات مثبت و منفی است. چنانکه در عرف عام به ارزشیابی و داوری مغرضانه و بدون شواهد و دلایل کافی اطلاق می گردد. پس از هایدگر که این بحث را در قالب پیش- داشت، پیش- دید و پیش- مفهوم در فرایند فهم مطرح ساخت این مفاهیم با نام پیشداوری در هرمنوتیک گادامر نقش محوری یافتند. در خصوص تاریخمندی نیز قضیه از همین قرار است. تاریخمندی و پیشداوری هر دو مطرود شلایرماخر بودند و هر دو را از عوامل سوء فهم می دانست. در نزد دیلتای هر چند پیشداوری مطرود است اما تاریخمندی به دیده گرفته می شود. برای هایدگر و شاگرد خَلَف او، گادامر، که نظریه ی تاریخمندی دیلتای را بنحو سازگارتری بسط دادند، مفهوم مذکور به همراه مفهوم پیشداوری چنان نقش مهمی را بازی می کنند که حذف و طرد آنها برابر با از میان بردن امکان هر نوع فهمی است. در نزد هایدگر تاریخمندی یکی از بنیادهای هستی آدمی و در نظر گادامر حدّ شناخت و شرط امکان آن است.

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

هرمنوتیک و مسئله تاریخمندی فهم انسانی

آیا اساساً دستیابی به عینیت در فهم تاریخ ممکن است؟ به عبارت دیگر، آیا می‌توانیم از یک رخداد تاریخی، گزارشی کاملاً عینی و بدون تأثیر از ارزش‌ها، نگرش‌ها و منافع خودمان ارائه دهیم؟ آیا رسیدن به یک «تاریخ کامل» و تفسیر کامل از یک جریان تاریخی ممکن است؟ و آیا اگر چنین چیزی ممکن نیست، می‌باید در نقطه مقابل، هر روایتی از تاریخ را بپذیریم و گریزی از نسبی‌گرایی نداریم؟ آیا می‌توانیم معیارهایی بیابیم که ب...

full text

تلقی بدیع گادامر از فهم

گادامر به پیروی از هیدگر فهم را حالت بنیادین هستی دازاین می‌داند. او در حقیقت و روش سه معنای متفاوت برای فهم برمی‌شمارد. وی همچنین معتقد است که این سه معنا ریشه در یک معنای اصلی و کانونی دارند. این سه معنا عبارتند از: ا- فهم به عنوان معرفت نظری؛ 2- فهم به عنوان معرفت عملی؛ 3- فهم به عنوان توافق. عامل پیوند‌دهنده این سه، معنای دیگری از فهم است که گادامر از آن به فهم به مثابه کاربرد تعبیر می‌کند....

full text

بازیمندی فهم نزد ویتگنشتاین و گادامر

ویتگنشتاین و گادامر به تعبیری، واپسین حلقه‌ها از دو زنجیرة جریان‌ساز فلسفی یعنی تحلیلی و قاره‌ای هستند که باز به تعبیری، انطباق و هم‌گرایی را بر نمی‌تابند. گفتار حاضر، تلقی واگرایانه از این دو جریان را وانهاده و بر آن است تا از رهگذر زبان و بازیمندی‌اش، باب تطبیق و اشتراک را بگشاید. فهم، نزد ویتگنشتاین و گادامر، دغدغه‌ای مشترک است. فهمی که زبانمندی و بازیمندی، شاخصه‌های تعیین‌کنندة آن هستند. تع...

full text

ارایگنیس: خاستگاه زبان و فهم در اندیشه‌ هایدگر و گادامر

هایدگر در کتاب در راه زبان، موضع فکری خود را از هستی‌شناسی بنیادین به تفکری اصیل‌تر (به گمان خود)، یعنی سخن گفتن از ذات زبان تغییر می‌دهد. نوشتار پیش رو قصد دارد، نشان دهد که زبان از طریق خود چگونه می‌تواند بنیادهای درونی را توصیف کند. هایدگر در جستجوی پاسخ این پرسش، به موقعیت اصیل زبان، یعنی ارایگنیس (Ereignis)بازمی‌گردد. هایدگر می‌گوید ارایگنیس نیروی محرکه‌ای است که آوای مسکوت زبان را به گفتا...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده ادبیات و علوم انسانی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023